|
پیش بابایی می روم و از او می پرسم: "ازدواج چیست؟" بابایی هم گوشم را محکم می پیچاند و می گوید: "این فضولی ها به تو نیومده، هنوز دهنت بوی شیر میده، از این به بعد هم دیگه توی خیابون با دخترای همسایه ها لی لی بازی نمی کنی، ورپریده!" متوجه حرف های بابایی و ربط آنها به سوالم نمی شوم، بابایی می پرسد: "خب حالا واسه چی می خوای بدونی ازدواج یعنی چی؟!" در حالی که در چشمهایم اشک جمع شده است می گویم: "بابایی بهتر نیست اول دلیل سوالم رو بپرسید و بعد بکشید؟!" بابایی با چشمانی غضب آلوده می گوید: "نخیر! از اونجایی که من سلطان خانه هستم و توی یکی از داستان ها شنیدم سلطان جنگل هم همین کار رو می کرد و ابتدا می کشید و سپس تحقیقات می کرد، در نتیجه من همین روال را ادامه خواهم ..." بابایی همانطور که داشت حرف می زد یک دفعه بیهوش روی زمین افتاد، باز هم مامانی با ملاغه سر بابا رو مورد هدف قرار داده بود، این روزها مامان به خاطر تمرین های مستمرش در روزهای آمادگی اش به سر می بره و قدرت ضربه و هدفگیری اش خیلی خوب شده، ملاغه با آنچنان سرعتی به سر بابایی اصابت کرد که با چشم مسلح هم دیده نمی شد.
ادامه مطلب
وقتی من به دنیا اومدم پدرم30 سالش بود یعنی سنش 30 برابر من بود
وقتی من 2 ساله شدم پدرم 32 ساله شد یعنی 16 برابر من
وقتی من 3 ساله شدم پدرم 33 ساله شد یعنی 11 برابر من
وقتی من 5 ساله شدم پدرم 35ساله شد یعنی 7 برابر من
وقتی من 10 ساله شدم پدرم 40 ساله شد یعنی 4 برابر من
وقتی من 15 ساله شدم پدرم 45 ساله شد یعنی 3 برابر من
وقتی من 30 ساله شدم پدرم 60 ساله شد یعنی 2 برابر من
میترسم اگه ادامه بدم از پدرم بزرگتر شم!!!!!!!!!!!!
[ یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب: پدر, طنز, سن, بزرگ, , ] [ 19:23 ] [ پری یاس ]
همیشه خانم ها به امر شریف «شرط و شروط تعیین کردن» مشغولن.
ولی حالا وقتشه که ما مردها هم تکلیف خودمون رو روشن کنیم…
خانوما توجه کنن: اینها قانون های ما هستن؛
توجه بفرمایید که همه قانون ها شماره «۱» هستن!
۱. با شما خرید کردن ورزش نیست. ما هم دوست نداریم فکر کنیم که هست!
۱. گریه کردن یعنی باج خواستن!
ادامه مطلب
همسر: چکار میکنی بعد اینکه من بمیرم؟ میری زن دیگه میگیری؟
شوهر: قطعا نه!
همسر: چرا که نه؟ دوست نداری دوباره متاهل بشی؟
شوهر: خوب معلومه که میخوام!!!
ادامه مطلب
- خبٌ :این کلمه ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه هایی استفاده میکنند که در آن حق با آنهاست و شما باید ساکت بشوید.
-پنج دقیقه :اگر مشغول لباس پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیشتر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.
ادامه مطلب
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود :برای پدر.
با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند:
"پدر عزیزم، با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رو یا رویی با مادر و تو را بگیرم، من احساسات واقعی رو با (سوزی) پیدا کردم ،او واقعا معرکه است ،اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست!
ادامه مطلب
اینم امتحان یه دانش آموز فوق العاده زرنگ :
اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟
هیچی چون دیوار قبلا ساخته شده!
چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟
زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد.
ادامه مطلب
آیا میدانید چطور میشود چهار نفر زیر یک چتر بایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد!
آیا میدانید آخرین دندانی كه در دهان دیده میشود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی!
آیا میدانید برای قطع جریان برق چه باید كرد؟ باید قبض آن را پرداخت نكرد!
ادامه مطلب
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 88 صفحه بعد
.:
Weblog Themes By
Pichak
:.
|
|