|
مـטּ زنـَـمـ...
او خواستــ ڪــﮧ مـטּ زَטּ بـاشَـمـ...
ڪـﮧ بــﮧ בوش بڪشمـ بـار ِتــو را ڪـﮧ مـَرבے!!!
وَ بــﮧ رویتــ نیـاوَرمـ ڪـﮧ اَز تــو قــَوے تــَرمـ...
مـטּ زنــَمـ...آرے
ادامه مطلب
پیش بابایی می روم و از او می پرسم: "ازدواج چیست؟" بابایی هم گوشم را محکم می پیچاند و می گوید: "این فضولی ها به تو نیومده، هنوز دهنت بوی شیر میده، از این به بعد هم دیگه توی خیابون با دخترای همسایه ها لی لی بازی نمی کنی، ورپریده!" متوجه حرف های بابایی و ربط آنها به سوالم نمی شوم، بابایی می پرسد: "خب حالا واسه چی می خوای بدونی ازدواج یعنی چی؟!" در حالی که در چشمهایم اشک جمع شده است می گویم: "بابایی بهتر نیست اول دلیل سوالم رو بپرسید و بعد بکشید؟!" بابایی با چشمانی غضب آلوده می گوید: "نخیر! از اونجایی که من سلطان خانه هستم و توی یکی از داستان ها شنیدم سلطان جنگل هم همین کار رو می کرد و ابتدا می کشید و سپس تحقیقات می کرد، در نتیجه من همین روال را ادامه خواهم ..." بابایی همانطور که داشت حرف می زد یک دفعه بیهوش روی زمین افتاد، باز هم مامانی با ملاغه سر بابا رو مورد هدف قرار داده بود، این روزها مامان به خاطر تمرین های مستمرش در روزهای آمادگی اش به سر می بره و قدرت ضربه و هدفگیری اش خیلی خوب شده، ملاغه با آنچنان سرعتی به سر بابایی اصابت کرد که با چشم مسلح هم دیده نمی شد.
ادامه مطلب
کـــــــــــــاش
یکــــــ نفر
پـــــیدا
می شد
که
اندازه ی ♥ پــسرخاله ♥ مــرد بود . . . !
1.نام خانوادگی بچه هايتان تابع نام خانوادگي شما است.
2 .مدت زمان مکالمه ی تلفنی شما حد اکثر 30 ثانیه است.
3.برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.
۴.در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز می کنید.
5.دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند.
ادامه مطلب
یه مرد با چشم هایش عاشق می شود یه زن با گوش هایش ...
برای همینه که زن ها آرایش میکنن و مردها دروغ میگن !!!
* وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.
* اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.
* دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.
* هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد، تغییر ندهید.
ادامه مطلب
1.چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند!!!
2. چرا مردها همیشه خوشحالند؟
چون آدم های بی خیال فقط می خندند !!!
ادامه مطلب
من وقتی زنم که تو باور داشته باشی مردی ...
،
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد......
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم.
ادامه مطلب
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 88 صفحه بعد
.:
Weblog Themes By
Pichak
:.
|
|